• باز هم از بازار جا موندم؛
  • باید همون پایین می خریدم؛
  • بیخودی به حرف اینها گوش دادم و مدیریت ریسک کردم؛
  • همه سود کردن، من سرم بی کلاه موند.

اینها جملات آشنایی ست که خبر از یک خطر بزرگ میدهد: قرار است از ترس جاماندن از بازار ترید کنم. 

  • دیگه معطل نمی کنم؛
  • هر چی سود نکردم و بقیه کردن رو الان جبران میکنم؛
  • حجم و ریسک و این چرت و پرت ها رو ول کن بابا! بازار رفت!

اینها هم نشان از اینست که در حال پریدن از پرتگاه هستم.

ترس جا ماندن یا Fear of Missing Out (FOMO) یکی از شایع ترین دلایل ضرر کردن و در بسیاری مواقع مارجین کال شدن یا همان لیکوئید شدن تریدرهاست. در مواقعی که بازارها حرکت های شارپ می کنند و اصطلاحاً یک رالی شکل می گیرد، بسیاری از تریدرهایی که پیش از آن اقدام به معامله نکرده اند دچار حس جاماندگی می شوند. 

تا اینجا همه چیز طبیعی ست. امّا تفاوت بین تریدر حرفه ای و آماتور بعد از این مشخص می شود. اینکه آیا خود را بدست هیجانات بسپرد و «یا شانس یا اقبال» گویان بدون رعایت اصول مدیریت ریسک با حجمی چند برابر آنچه مجاز است به درون بازار بپرد؛ یا خودش را کنترل کند و بپذیرد که فقط یک فرصت از صدها فرصت بازار را از دست داده است و صبر کند تا فرصت منطقی ورود به بازار ایجاد شود.

این قانون طلایی را به خاطر داشته باشید: «فرصت های بازار مانند قطار مترو است. اگر از یکی جا ماندید، خودتان را روی ریل نیندازید! قطار بعدی به زودی میرسد.

یادتان باشد اگر شما بخواهید منطقی ترید کنید به ندرت ممکن است در کف بخرید و در سقف بفروشید. معمولاً باید در 30 درصد بالاتر از کف بخرید و 20 درصد مانده به سقف بفروشید. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *